گلاریشا روی زمین

ساخت وبلاگ

وبسایت رسمی محمد حسین داودی در بلاگفا
Glarisha
گلاریشا نام یک انسان نیست . نام قهرمان یک رمان فانتزی به قلم محمد حسین داودی است
Glarisha is not the name a man rather it is the name of the hero of a fantastic story

گلاریشا روی زمین...
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 1 تاريخ : سه شنبه 4 ارديبهشت 1403 ساعت: 18:06

وبسایت رسمی محمد حسین داودی در بلاگفا
Glarisha
گلاریشا نام یک انسان نیست . نام قهرمان یک رمان فانتزی به قلم محمد حسین داودی است
Glarisha is not the name a man rather it is the name of the hero of a fantastic story

گلاریشا روی زمین...
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 22 فروردين 1403 ساعت: 5:10

با پیامی با گل یاسی براتبا غزل ابراز احساسی براتشعر تو در دشت ها پرواز هاکو به کو هر کودکی آواز هاشعر تو آن دم که از ما خاک نیستپس شمارِ روز و شب را باک نیستآتشی در نای همچون باد ، نهشاعری در باد در هر یاد ، نهمثل دریاییست من نخجیر ، نهمثل یک ماهی از آبی سیر ، نهسرو با هر خاک و هر سنگی نشستشیشه های هر جدایی را شکستسرو ما هرگز نماند از اصل هاتا که جوید روزگار وصل هابشنو از سروی سرودِ خاک خویشتازه کن بود و نبودِ خاک خویش..............................................بمناسبت 8آذر سالروز میلاد استاد عظیم سرو دلیراقتباسی از اشعار آغازین مثنوی مولویشعری از محمدحسین داودی گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1402 ساعت: 15:06

..۷۰۰ تومان راه رفتمزیرا۷۰۰ تومان برایم زیاد بودزیرااتوبوسی برای بعد از ساعت ۷ نبوداز بنیاد تا مطهرییکراستیکسرهباد می وزید وعبورومرور خاطراتورهگذران هزار رنگهرکدام با آرزوهاشاننگرانانگار که تمام شهرامروز را به خیابان آمده اندتا مرادخترانی با چشمهای مرموزاز کفش هاتا موهای ژل زدهکه باد دلش میخواستآنها را برآشوبدبی آنکه آشکار باشدزیر و رو می کردندو از اسرار آنهاهیچ کس آگاه نبوددرختان کاجهر یک با غروریتکان می خوردندو با انگشت هاشانمرا به اکالیپتوسی کهنگرانبه انتهای خیابان چشم دوختههمینقدر طول و درازکه گنجشک ها از تعقیبم مأیوس شدندهمینقدر بی پایانشعر از : محمدحسین داودی گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 26 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 11:58

انگار'>انگار یادم رفته بود انگارتا هست تا دنیا خدایی هست آن بالاآن روزها مثل همین امروزدنیا برای ما کمی آشفته می گشتوفرداش عید مردمان بودواما برای مامن دفترم را باز کردم باز با اندوهبعد از خدایم چند خواهشهر خواهشی را با دعایی زیر لبهمراه با خودکار آبی روی کاغذتردید من تردید*یک نسل بعدانگار یادم رفته بود انگار تا دیروزکه خواهش های خود را گوشه ی انبار روی کاغذی دیدممبهوت من مبهوت*تمام آرزوهای مرا انگارخدا هم گوشه ای با خط خوانادعاهای مرا کم کم اجابت کرده بودو منانگار یادم رفته بود انگارشعر از : محمدحسین داودی9ذیحجه (روز عرفه) 7تیرماه1402 گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 32 تاريخ : شنبه 31 تير 1402 ساعت: 11:58

عشق و غزل بهار شعر است و شما بهار دلعشق و غزل کنار ما ، شعر شما کنار دلتاب و تب و قرار ما تازگی و بهار ماتازه شده تب شما در سر بیقرار دلدل چه کند اگر دمی می نرود ز شهر غمغم چه کند اگر دما دم نکند شکار دلاختر تابناک این دفتر تیره جامه ایآتش شعر ما شما ، نام شما به کار دلهستی جان فزا تویی روح مرا جلا توییآه و فغان ز دوریت ناله ی آشکار دلدر دل شب رسیده از راه حضور گرم توشعله زده دیار جان زنده شده دیار دلمنتظران یاری ات منتظران صلح توچشم و امید عالمی مانده به انتظار دلشعر از : محمدحسین داودی گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 4 آبان 1401 ساعت: 19:01

ناقوس هادوباره فریاد می کنندیک انسان دیگریک خاندان دیگر سیاه شدندجهان برای انسان سیاه شده استمثل جهان شاعرانکه سالیان سال استدر غم انسان"ناقوس ها برای که به صدا درمی آیند؟"شعر از : محمدحسین داودی گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 19 خرداد 1401 ساعت: 16:38

پائیز برگ ریزاننسل بهاری مناندوهگین و تنهافصل نداری منبا واژه های وحشیاز بندگی مگوییدبا کرکسان چه حاجتشعر قناری منعهدی که واژه با ماعهدی که بسته بودیمآری قرار این بودتا بی قراری منما کشتگان مهریم در صبح دیر سعدیاز شب پرستی توتا روزه داری منمن شیر پنجشیرم با صدهزار طالب میجنگم و نیامدیاری به یاری منهرگز بدان نمانددنیا به هر دوامیهرگز بدان نمیرد امیدواری منفصل سقوط برگو انبوه برگ خشکو کبریت خشموجهلو افغان و زاری منما سوگوار خویشیم جنگل به جشن و رقصند با انتقام سختیاز نسل جاری منشعر از محمدحسین داودی گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 109 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:00

کاش روح واژه ی شب را  تو هم پیدا کنیتا میان قصه هایت جا   برایش وا   کنیروح چون کوهی که در احساس تو جان می دمدمی توانی با دوبیتی صخره را معنا کنیکاش می شد واژگون سازی تمام دفترتشعر پردردی بسازی درجهان غوغا کنیدیگر از سوز عطش آتش نمی دیدی مسیرکاش می شد آتش بر جاده را  دریا کنیبار دیگر چشمهای ما  خیانت کرده اند کاش بارانی بسازی چشم را رسوا کنیبرگ برگ روح شب را با نمی رد می شوییک شبت راکاش با  این  برگها  فردا کنیشعر از : محمدحسین داودی گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 91 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:00

مثل فلسفهمثل شعرمثل ریاضیمثل ... عشقحداقل برای منبرای شاعری مبهوتشما نفهمیدیدما هم نمی فهمیمکه دنیا دنیای نفهمیدن استمثل چیزی که حالت را خوب کنددلت را صافراستش خیلی حالم خوش نیستشاید مریض شده امتو خوب باشبرایت امیدوارمکه امید حالت را بهتر می کندمثل یک ساز غمگینکه بین این سر و صداغمگینت می کندکه دنیا دنیای غم استبرایت دعا می کنمتو هم برای من دعا کنحداقل برای منبرای شاعری مبهوتکاری از : محمدحسین داودی گلاریشا روی زمین...ادامه مطلب
ما را در سایت گلاریشا روی زمین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4glarisha0 بازدید : 96 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:00